ارزش اتریوم هم به تازگی از یکمیلیارد دلار فراتر رفته بود و خود را بهعنوان دومین تکشاخ بلاکچین (بعد از
بیتکوین) معرفی کرده بود. در آن روزها اگر کل بازار داراییهای رمزارزی را همچون یک شرکت سهامی عام تصور میکردیم، به سختی میتوانست برای خود، در میان ۵۰۰ شرکت برتر S&P۵۰۰ جایی دست و پا کند. این فناوری فقط به دو سال زمان نیاز داشت تا خود را به اثبات برساند. ارزش بازار ۴۷برابر شد و به ۴۲۰میلیارددلار رسید.
این انفجار ارزش در داراییهای رمزارزی کافی بود که توجه توسعهدهندگان، کارآفرینان، سازمانهای غیرانتفاعی، رسانهها، دولتها، بانکهای مرکزی، عموم مردم و قانونگذاران را به خود جلب کند. این توسعه شگفتآور تکنولوژی، بلاکچین را که فقط محل حضور تعداد اندکی از مشتاقان فناوری بود، به موضوعی عمومی تبدیل کرد.
اگرچه گسترش کمی و کیفی بازار، بسیاری از فعالان را شیفته خود کرده بود، اما خشم بسیاری از میلیاردرهای محافظهکار و حتی برندگان نوبل اقتصاد را برانگیخت. چارلی مانگر، سرمایهگذار معروف آمریکایی که وارن بافت او را شریک زندگی خود میداند، از بیتکوین با نام یک «سم مهلک» یاد کرد.
خالق ۱۹ساله اتریوم «ویتالیک بوترین» در اواخر سال۲۰۱۷ و آن هنگام که ارزش بازار رمزارزها به حدود نیمتریلیون دلار رسیده بود، در پاسخی کوبنده چنین توییت کرد: «تمام این ارزش را خودمان خلق کردهایم. تاکنون به جمعیت کثیری که به سرویسهای بانکی دسترسی نداشتند، خدمترسانی کردیم. چقدر ارزش در قراردادهای هوشمند خلق کردهایم؟»
دولتها و قانونگذاران اکنون سیاستهای مختلفی را در برابر این بازار که ارزش آن به حدود ۱۷۳۰میلیاردلار میرسد، اتخاذ کردهاند. سوئیس و سنگاپور از جمله کشورهای پیشرویی هستند که درهای خود را بهطور کامل به روی این تکنولوژی جدید گشودهاند که نتایج بسیار خوبی را در اقتصادهای محلی به همراه داشته است. در سالهای اخیر هزاران شغل جدید در «کریپتو ولی» در نزدیک زوریخ خلق شدهاند. انجمن کریپتو بیش از ۶۰۰عضو دارد. این نواحی که کوچکتر و چابکتر هستند، توانستهاند از صنعتی جدید بهترین استفاده را ببرند. البته آنها هنوز یک استثنا هستند تا یک قاعده.
در سوی دیگر این طیف کشور چین قرار دارد که در ماههای اخیر به سرکوب بیرحمانه این بازار اقدام کرده است. توقیف مراکز ماینینگ بیتکوین و ممنوع اعلام کردن خرید و فروش رمزارزها از مهمترین برنامههای دولت چین برای مهار این فناوری نوین بوده است. اما نکته جالب آن است که دولت چین همزمان با سرکوب این بازار به اهمیت آینده کریپتو پی برده است و بانک مرکزی چین در حال ایجاد رمزارز جدیدی به نام یوآن دیجیتال است که کاربران به راحتی میتوانند از آن در اپلیکیشنهایی مانند wechat و alibaba استفاده کنند. در آمریکا نیز رگولاتوری در این بازار به مسالهای پیچیدهای مبدل شده و جو بایدن به هیات ویژهای برای تنظیم مقررات آن ماموریت داده است.
در ایران هم، گاه ورود تکنولوژیهای جدید با تردیدهای بسیاری نزد سیاستگذاران روبهرو بوده است. سالها همراه داشتن دستگاه ویدئو و نوار آن جرمانگاری شده بود. جالب آنکه بعد از مدتی نوار ویدئو آزاد، ولی فروش دستگاه ویدئو بهصورت پنهانی انجام میشد. درباره دستگاه فکس نیز برای مدتها استفاده از آن به دریافت مجوز از دستگاههای ذیربط موکول شده بود.
رشد غیرمنتظره ارزهای مجازی، گسترش ناگهانی اینترنت در اوایل دهه۹۰ را تداعی معانی میکند که به یکباره جهانگیر شد و هیچکس یارای مقابله با آن را نداشت. متاسفانه بسیاری از سیاستگذاران در ایران، رمزارزها را فقط نوعی سفتهبازی داراییهای پوچ قلمداد کردهاند و از ابعاد بسیار گسترده آن چشمپوشی کردهاند. یکی از کاربردهای رمزارزها تامین مالی بنگاهها و بالاخص استارتآپها از طریق ارائه white paper یا برنامه توجیهی اقتصادی است. موضوعی که اکنون دغدغه بسیاری از شرکتهای ایرانی است. از سوی دیگر قراردادهای هوشمند آینده بسیار جذابی در بینیازی به دفاتر اسناد رسمی و تضمین اجرای قراردادها فراهم میکند. موضوعی که اکنون محل دعاوی بسیاری در محاکم قضایی است. استفاده از NFT (یا توکنهای غیرمثلی) برای ثبت آثار هنری و مالکیت معنوی از دیگر کاربردهای بلاکچین است که اکنون با استقبال بسیارگستردهای روبهرو شده است. ولی با گسترش رمزارزها دو صنعت مهم با تحولات بسیاری روبهرو خواهند شد. از یکسو انتقال پول بدون نیاز به هیچگونه واسطه بانکی و تامین مالی در بازار رمز ارزها، ماهیت بانکداری سنتی را تهدید کرده است و از سوی دیگر بهرهگیری از قراردادهای هوشمند در صنعت بیمه، عملا این بازار را دارای آنچنان ماهیت رقابتپذیری کرده است که شرکتهای بیمه بزرگ در تداوم فعالیتهای قدیمی خود با تردیدهای بسیاری روبهرو خواهند شد.
در ایران اکنون سیاستگذاری در هر دو سوی عرضه وتقاضا با کاستیهای بسیاری روبهرو است. در سمت عرضه هنوز قوانین مدون و سازگاری درخصوص ماینینگ بیتکوین و قیمتگذاری برق مصرفی آنها تدوین نشده است و هر از چندگاهی اخباری از توقیف مراکز بیتکوین بهدلیل پیک تقاضای مصرف برق یا عدم دریافت مجوز از سوی آنها به گوش میرسد. اگر همه این قواعد به درستی تبیین شوند، به راحتی میتوان با یک نرمافزار ساده و با محاسبه قیمت تجهیزات، هزینه برق مصرفی و قیمت بیتکوین به برآوردی از توجیه اقتصادی ماینینگ دست یافت.
در سمت تقاضا نیز اکنون بحثهای بسیاری درباره صرافیهای مجاز معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد. درحالیکه هنوز دولت هیچگونه مقررات شفافی در این زمینه تدوین نکرده و همه صرافیها را غیر مجاز اعلام کرده است، برخی از صرافیها با تبلیغات گسترده به جذب سرمایههای مردم مشغول هستند و گاه گردش مالی آنها از برخی از بزرگترین کارگزاریهای بورس تهران بیشتر است. این در حالی است که برخی از برآوردها حکایت از ورود چند میلیون نفر از جمعیت ایران به این بازار دارد که گاه در تور صرافیهای غیر مجاز داخلی میافتند یا گاه با توقیف داراییهای خود به بهانه تحریمها در برخی صرافیهای معتبر جهان همچون بایننس روبهرو میشوند.
بنابراین انتظار میرود که سیاستگذاران با بهرهگیری از تجارب جهانی و نظرات متخصصان داخلی حوزه بلاکچین به تدوین قواعد شفاف در این حوزه همت گمارند و راه را بر بسیاری از جرائم مالی که بهدلیل فقدان رگولاتوری لازم و بهرهگیری از این آب گلآلود توسط بسیاری از فرصتطلبان حاصل شده است، ببندند.